دوباره دلم گرفته
از این همه
دلتنگی هایِ
بی تو بودن...
۲۸ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۲۰
دلمان خوش است
به اشکهایی که؛
یک دل سیر
بر بی تویی ها که نه،
بر احوال خود میریزیم!
میدانی!
گاهی حرف نمی زنم اما!
سر می زنم به سقف آسمان تنهایی،
وقتی تو نیستی!
دلم تُنگ بلور...
شکسته بی ماهی...
در این شب ها،
بی تو...
غرق در سیاهی...