خودت ببخش...
اشک به این بغض های من...
۲۴ آبان ۹۳ ، ۲۲:۱۱
چند خط و در انتها،
تنها یک نقطه.
تمام نمی شود عشقت
در هزاران سطر...
من در پی خواستن تو،
هزاران سال است هبوط کرده ام...
حالا بیا و در این همه تنهایی زمین،
تو هم تنها حوای من بمان...
نقطه
رد گام های تو
از رفتن سخن ها داشت
و در کویر مرا در نقطه چین های یک نقطه.
رها کرد...
تمام تن کویر،
چون سراب،
نقطه. نقطه. باران بود،
همچون راز چشم هایم، بی تو...